فصل نهم : آسیب شناسی انقلاب اسلامی

فصل نهم : آسيبشناسي انقلاب اسلامي

نقاط آسيبپذير

بيگمان هر كدام از عوامل موثر در پيروزي انقلاب اسلامي، عامل تداوم آن نيز شمرده ميشود و اگر آن عوامل دچار انحراف شوند يا به گونهاي مورد تهديد قرار گيرند، انقلاب اسلامي نيز آسيب خواهد ديد.

همچنين آن دسته از عوامل شتابزاي پيروزي انقلاب كه به شرايط قبل از انقلاب اختصاص نداشتند، مانند هوشياري مردم نسبت به تحركات دشمن، در صورت غفلت يا سستي ميتواند آسيبهاي جدي بر انقلاب وارد آورد.

پس از گذشت دو دهه، آسيبشناسي انقلاب، مفهوم جديدي بهخود گرفته است، زيرا اين بار، آسيبها بهجاي آن كه از سوي دشمن، يا بهعلت كاهش جاذبهي عوامل انقلاب پديد آيند، ممكن است از سوي همان عواملي ظاهر شوند كه روزي خود عامل پيروزي بودند.

براساس اين ديدگاه، آسيبها در درون همان عواملي بررسي ميشوند كه بايد در عمل حافظ انقلاب و عامل پايداري آن باشند.

بيگمان نميتوان از ميان مجموعه عواملي كه بهطور جمعي آسيبزا هستند، يك يا چند عامل را بزرگنمايي كرد. با اينحال، طبقهبندي آنها، كار دشواري نيست. گاه در درون يا حاشيهي هر عامل تهديدكننده، عوامل ديگري مشاهده ميشود كه از عامل اوّليه، اثر پذيرفتهاند. بدين ترتيب ممكن است عامل اصلي خود معلول باشد.

در تحليلهاي راهبردي نبايد توجه به علتها، پژوهشگر را از حساسيت نسبت به معلولهاي اثرگذار، باز دارد.

امروز رودررويي جناحهاي سياسي و بيتوجهي به مصالح ملي و آيندهي انقلاب اسلامي در ميان كشاكش مبارزات جناحي و نيز افول تدريجي معنويت در جامعه و ايثار در ميان اقشار مختلفي كه آن روزگار شكوهمند را پشتسر گذاردهاند، در تحليل منطقي، معلول بهحساب ميآيند، لكن كيست كه نداند شكنندهترين آسيبها را، همين معلولها بهوجود ميآوردند.

حقيقت اين است كه جامعهي انقلابي و اسلامي ما فرصت آن را ندارد كه تا گشودهشدن راه حل اين پديدهها، در آتش اين معلولها بسوزد و شاهد خاكسترشدن ارزشهاي والاي آن باشد.

هر پزشك با تجربهاي، قبل از مداوا، ميكوشد تب بيمار را پايين بياورد، زيرا با تب بالا، نه تنها هيچ معالجهاي سودمند نيست، بلكه ممكن است بر وخامت حال بيمار نيز بيفزايد. بنابراين اگر دلسوزان فرهيختهي انقلاب اسلامي در كارهاي اصلاحطلبانهي خود به اين نكته توجه نكنند، بيمار تبدار آنان در زير تيغ جراحي، به جاي اصلاح و معالجه، جان خواهد باخت.